اطاعت از دستورات
« اطاعت از دستورات »
به دستور او ، روی کیلومتر شمار ماشین های لشکر علامتی زده شده بود که برای مشخص کردن سرعت مناسب در حرکت بود.
در این علامت ها که هنوز هم روی ماشین هایی که از آن زمان به جا مانده هست، روی کیلومتر شمار ها سه رنگ سفید و زرد و قرمز زده شده بود.
تا شصت کیلومتر با رنگ سفید ، از شصت تا نود با رنگ زرد و از نود به بالا با رنگ قرمز مشخص شده بود.
آقا مهدی خیلی روی این قضیه حساس بود.
یک بار که در جاده منتظر ماشین بود، یکی از ماشین ها که اتفاقاً از ماشین های لشکر هم بود، ایشان را سوار می کند.
سرعت ماشین بیش از حدِ مجاز بوده. آقا مهدی به راننده تذکر می دهد که :« فرمانده لشکرتون دستور داده تند نرین ، شما چرا انقدر تند میری؟»
راننده می گوید :« فرمانده لشکر گفته ؟» و بعد از این که با زدن دنده چهار ، سرعت ماشین را بیشتر می کند، می گوید :« این هم به عشق فرمانده لشکر.»
وقتی نزدیک مقر لشکر می شوند، راننده می بیند که همه به آقا مهدی احترام می گذارند. از او می پرسد :« تو کی هستی که انقدر همه بهت احترام می ذارن؟»
آقا مهدی جواب می دهد :« همونی که به عشقش زدی دنده چهار.»
راننده دستپاچه می شود و نمی داند چه بگوید و چه بکند که آقا مهدی او را نصیحت می کند و از او می خواهد که به دستورات احترام بگذارد.
منبع : کتاب نمی توانست زنده بماند . (راوی : قهرمان زارع). به کوشش علی اکبری . صفحه47