11. یازدهمین کارشون این بود که از خودشون یه پیامبر جدید یا دین جدید میساختن و به مردم معرفی میکردن. یا تا یه پیامبری از دنیا میرفت به مردم میگفتن دیگه تموم شد. دیگه هیچ پیامبری نمیاد. از این به بعد یه جور دیگه زندگی کنین.

12. دوازدهمین کارشونم، عوض کردن حرف پیامبرا بود. یه چیزی میگفتن و میگفتن اینو پیامبر گفته در حالیکه پیامبر همچین حرفی رو نزده بود.

خلاصه اینکه بعضی از این آدمای قدرتمند و ثروتمند و معروف، که روحای مریضی داشتن و دارن، با تمام قدرتشون کاری کردن که ما پیامبرا رو درست نشناسیم و ندونیم که اونا چقدر آدمای مهمی هستن.

ولی بچه ها، خدا وقتی که آخرین پیامبرش که حضرت محمد هست به دنیا اومد و به پیامبری رسوندش، یه کاری کرد که این دشمنا هرچقدرم دیگه تلاش کنن نتونن باعث بشن که پیامبرا فراموش بشن. خدا کاری کرد که ما بتونیم پیامبرارو درست بشناسیم و ازشون برای زندگیمون الگو بگیریم. درس بگیریم. چی کار کرد؟ خدا اومد یه کتاب قدرتمند به اسم قرآن رو به قلب پیامبر نازل کرد که تا روز قیامت، هرکی اون کتابو بخونه، با پیامبرا آشنا بشه و راه درست زندگی کردن رو باهاشون پیدا کنه.

حالا منم قراره از جلسه ی بعد که تاریخ داریم، قصه ی اون پیامبرایی رو که توی قرآن اومده براتون بگم تا هم با پیامبرا آشنا بشیم و هم ببینیم که خدا با گفتن قصه ی اون پیامبر توی قرآن، می خواد چه درسی از زندگی رو به ما بده.

صفحات: 1· 2· 3· 4