12 تیر 1397 توسط الهام عارفپور
از چه می گوییم؟
اهل دنیا نیستیم اما به دنیا آمدیم
قله منزلگاه ما بود و به دریا آمدیم
ذره ای خاکیم و از امواج پروا می کنیم
در دل تاریک شب با یار نجوا می کنیم
دین ما عشق است و نفرت از مخالف های دین
آسمانی ها چه می خواهند از اهل زمین ؟
از چه می گوییم ؟ از سرخی خون از ظلم ها ؟
عالَمی خواب است و جاهل ، حامی این جرم ها
قلب ما آکنده از درد نبودش نیست ، هست ؟
وای بر ما تا کجا باید در این زندان نشست ؟
رهگذر باشیم و از راه حقیقت نگذریم ؟
وای بر ما عاقبت خود را به دوزخ می بریم
شاعر : نهاندل