11 تیر 1397 توسط الهام عارفپور
قبله ی قلب
ماه اگــر آیـنـه ی نـور نـبـود ، عشق نبود
دل اگـر خانـه ی محبوب نبود ، عشق نبود
عـلّـت فـاصـلـه هـا را ز خــدا پـرسـیـدم
و خدا گفت که آن هم به جز از عشق نبود
قبر خاکی و کفن سهم من از این دنیاست
بـایـد او را بـپـرستم کــه نگـهـدارم شد
اوکه من ساختهی دستِ خودش بودم لیک
قیمت قـلب مــرا دیـد و خـریـدارم شـد
دین و دنیا سببِ وصلِ دل و محبـوب اند
کافـر آن است کــه از حبّ خــدا بُگریزد
هر که بی معصیت آرام نشد، مؤمن نیست
مؤمـن آنست کــه با یاد خــدا بـرخیزد
بی سبب نیست که در سینه به جز یک دل نیست
هر کــه آمد نِگَهی بر دلِ ما کرد و گذشت
همه رفتند و خـدا ماند ، خــدا عاشق ماند
بَهرِ این عشق ، اطاعت ز خدا واجب گشت
بی قراریِّ من از چشم همـه پنهـان بـود
قـبـلهی قلب مــرا عشق فقط پیدا کــرد
هر چه از عشق بگویی به خدا می ارزد
آدم از عشقِ خــدا دلبری از حَــوّا کــرد
شاعر : نهاندل