شعر نوجوان « راه حاج قاسم »
11 خرداد 1399 توسط خاله الهام
راه حاج قاسم
دل من خوب بلد بود کجا پر بکشد
گرچه گفتند همه جای تو در آنجا نیست
دل من عاشق پروانه شدن بود ولی
همه گفتند : امیدی به شقایق ها نیست
همه گفتند و صداها به هم آمیخته شد
دل بی تاب من اما به کسی گوش نداد
داد از این عشق که بدجور خرابم کرده
وای بر منزل فانی که ز چشمم افتاد
حاج قاسم، تو در این خاک، نشانم دادی
شاپرک های بهشتی دل دریا دارند
دیدن روی تو در خواب، چه بی تابم کرد
چشم های من از آن لحظه فقط می بارند
حاج قاسم تو که سردار شدی اما من
نگرانم که مبادا بشوم سرگردان
نکند دل به کسی غیر خدا بسپارم
عطر گل های بهشتی به مشامم برسان
حاج قاسم من از این فاصله ها میترسم
حق دل نیست چنین درد عمیقی بکشد
همه گویند که راه تو غلط بود ولی
دل من خوب بلد بود کجا پر بکشد
شاعر : نهاندل