از اون طرف، حضرت هود هم که این وضعیت مردم رو می دیده، میره بهشون میگه که :« شما هرچقدرم به اون جادوگرا التماس کنین فایده نداره که نداره. چون قدرت خدا از قدرت اونا بیشتره. اگه بارون می خواین باید به خدا ایمان بیارین. بارون نعمت خداست نه نعمت این جادوگرا. شما خدا رو قبول ندارین اونوقت می خواین از نعمت هاش استفاده کنین؟!!! این واقعا عجیبه!!!

این خشکسالی هم شروع مجازات خداست. همون مجازاتی که خودتون همش میگین زودتر بیاد، زودتر بیاد. بهتون هشدار میدم که اگه به خدا ایمان نیارین، همتون توی این خشکسالی و باد وحشتناکی که قراره بیاد نابود میشین. اما اگه ایمان بیارین و حرفای خدا رو گوش بدین و آدمای سالم و خوبی بشین، بارون که سر جاش، خدا ده برابر این نعمت هایی که تاحالا داشتین رو بهتون میده. حالا انتخاب با خودتونه. می خواین همه چی نابود بشه یا ده برابر قبل، زیباتر بشه.»

بچه ها! حضرت هود هرچی با مردم حرف میزد و تلاشش رو برای هدایت اونا چند برابر میکرد، فایده نداشت که نداشت. قوم عاد انقدر با حضرت هود بدرفتاری کردن و باهاش لجبازی کردن که دیگه مهلتشون تموم شد و بالاخره روز عذاب و مجازات خدا رسید.

صفحات: 1· 2· 3· 4· 5· 6· 7· 8