فریاد دل ما
نکند در شب تاریک رهایم بکنی
ز دلِ تنگِ من آقا تو جدایم نکنی
نکند لطف شما شامل حالم نشود
روز برگشتنتان حاصل فالم نشود
دیدی آقا چقَدَر از سحر جمعه گذشت
این دلِ عاشق من لایق دیدار نگشت
از زمان حضرت مهدی گله داریم بیا
حافظ دین و پناهنده به غاریم بیا
العجل ای تو که مولای یتیمان شده ای
خانه ی ما چه بدی داشت که پنهان شده ای
به فدای تو همه جان و همه بودنِ من
تو نباشی به خیال است همه آسودنِ من
تو نباشی چه کنیم آب به دریا نرسد
یک نفر نیست به فریاد دل ما برسد ؟
تو نبودی و من از ظلمت شب ترسیدم
لااقل کاش شبی خواب تو را می دیدم
شاعر : نهاندل