شعر نوجوان « راه حاج قاسم »
راه حاج قاسم
دل من خوب بلد بود کجا پر بکشد
گرچه گفتند همه جای تو در آنجا نیست
دل من عاشق پروانه شدن بود ولی
همه گفتند : امیدی به شقایق ها نیست
همه گفتند و صداها به هم آمیخته شد
دل بی تاب من اما به کسی گوش نداد
داد از این عشق که بدجور خرابم کرده
وای بر منزل فانی که ز چشمم افتاد
حاج قاسم، تو در این خاک، نشانم دادی
شاپرک های بهشتی دل دریا دارند
دیدن روی تو در خواب، چه بی تابم کرد
چشم های من از آن لحظه فقط می بارند
حاج قاسم تو که سردار شدی اما من
نگرانم که مبادا بشوم سرگردان
نکند دل به کسی غیر خدا بسپارم
عطر گل های بهشتی به مشامم برسان
حاج قاسم من از این فاصله ها میترسم
حق دل نیست چنین درد عمیقی بکشد
همه گویند که راه تو غلط بود ولی
دل من خوب بلد بود کجا پر بکشد
شاعر : نهاندل