لرزه ی ویرانگر
تا آیه ی بسم الله ، آغاز سخن باشد
از درد نگوید دل ، گفتار به حق باشد
با عرض سلام آقا ، آزاده ی دربندیم
از یاد خدا هرگز ، بیمار نمی گردیم
در راه عقاید ما ، در کوشش و پیکاریم
مُسلِم نشدیم اما ، هم سنگر عماریم
دستی به قلم داریم ، آن هم به فدای دوست
این لرزه ی ویرانگر ، از وحشت قهر اوست
در مسجد یار آقا ، یادی ز غریبان کن
امّید ظهور از تو ، از ما طلب جان کن
ما حب علی داریم ، روی از تو نگردانیم
آیینه ی یار هستی ، ما گوش به فرمانیم
آقا تو که می دانی ، سخت است حیات اما
گفتند که کم مانده ، تا روز نجات ما
از درد فراق یار ، گفتی تو به ما آقا
گفتی و نهان کردی ، رنجوری خود آقا
می دانم امام من ، رنجیده تو از مایی
درد تو به جان من ، امید جوان هایی
دانم اگر این کشور ، بی خامنه ای باشد
این امنیت و وحدت ، می میرد و می پاشد
مردم اگر آگاهید ، از آنچه که می گویم
بی وقفه به پا خیزید ، من قصه نمی گویم
از دامن امریکا ، نسلی شده آدمکش
هر اسلحه صد انسان ، بی رحم و برادر کش
در کشتن انسان ها ، یاغی گر و بی رحم اند
زن باشد و یا دختر ، ناموس نمی فهمند
این کشور امانش را ، از لطف خدا دارد
در کشور همسایه ، خون است که می بارد
شاعر : نهاندل