درس 18 : کار و تلاش

بچه ها یه آدمی رو بکشین که داره یه کاری رو انجام میده. مثلا کتاب میخونه، خیاطی می کنه، یا مثلا یه آتش نشان که داره آتیش خاموش می کنه، یا یه دکتر که داره مریض درمان می کنه، یا یه مادر که داره خونه رو جارو می کنه یا ظرف میشوره، یا یه بنا که داره ساختمون میسازه، یا هر چیزی که خودتون دوست دارین. « صبر کن تا بکشن »

حالا بچه ها یه سوال: این کار کردن خیلی سخته. یه وقتا حتی باعث میشه ما آسیب ببینیم. مثلا دستمون زخمی بشه یا بسوزه، لباسمون کثیف بشه، خیلی خسته بشیم، حتی مریض بشیم، چرا خدا انقدر به ما ظلم کرده و دنیا رو یه جوری ساخته که ما همش باید برای به دست آوردن خواسته هامون کار و تلاش کنیم؟ چرا خدایی که میگه ما بهترین بنده هاش هستیم، دنیارو یه طوری نساخته که حیوونا و گیاها و ماه و ستاره ها و زمین و همه چی، حتی فرشته ها، خواسته های ما رو راحت برامون برآورده کنن؟

« اجازه بده بچه ها فکر کنن و جواب بدن و گفتگو کنن. وقتی گفتگو و تفکرشون تموم شد، این حدیث رو براشون بخون و بگو کنار نقاشیشون بنویسن.»

امام صادق (ع) فرمودن که : خدا کاریو که ما قدرت انجام دادنشو نداریم، خودش برامون انجام میده. اما کاریو که ما قدرت انجام دادنش رو داریم، به خودمون سپرده. کار و تلاش باعث میشه ما انسان درستکاری بشیم چون اینجوری دیگه فرصت انجام کارای بد و بی فایده رو نداریم.

درس 17: نوشتن

بچه ها چند تا مداد بکشید با یه کتاب یا دفتر.

خب حالا یه سوال : بچه ها به نظر شما چرا خدا توی دنیا چیزایی رو آفرید که ما بتونیم باهاشون مداد و جوهر و کاغذ بسازیم و خوندن و نوشتن رو یاد بگیریم؟ مگه این خوندن و نوشتن به چه دردی می خوره؟ یه آدم باسواد با یه آدم بی سواد چه فرقی داره؟

« اجازه بده بچه ها فکر کنن و جواب بدن و گفتگو کنن. وقتی گفتگو و تفکرشون تموم شد، این حدیث رو براشون بخون و بگو کنار نقاشیشون بنویسن.»

امام صادق(ع) فرمودن که : با نوشتن، میشه آدمای امروز رو از وجود دانش های مختلف و اتفاقاتی که در گذشته های دور افتاده، آگاه کرد. حتی میشه دانش های جدید و اتفاقاتی که در زمان خودمون میفته رو به گوش آدمایی که در آینده به دنیا میان رسوند. اگه نوشتن نبود، علم و دانش از بین میرفت. اتفاقات تاریخی فراموش میشدن. حساب و کتاب فروشنده ها و خریدارها توی بازار، بهم میریخت. حرفای خدا و امام ها هم فراموش میشدن.

درس 16: حرف زدن

بچه ها دو تا صورت بکشین و براشون فقط چشم و دماغ بذارین. «صبر کن تا بکشن » حالا برای یکیشون دهن بذارین. برای یکیشونم نذارین.

خب حالا یه سوال : شما دوست دارین جای کدوم از این آدما باشین؟ اون آدمی که دهن داره و میتونه حرف بزنه یا اون آدمی که دهن نداره و نمی تونه حرف بزنه؟ چرا؟

« اجازه بده بچه ها فکر کنن و جواب بدن و گفتگو کنن. وقتی گفتگو و تفکرشون تموم شد، این حدیث رو براشون بخون و بگو کنار نقاشیشون بنویسن.»

امام صادق(ع) فرمودن که : خدا به ما نعمت حرف زدن رو داد تا بتونیم دیگران رو درباره ی خواسته هامون یا احساساتمون یا چیزی که توی فکرمون هست، آگاه کنیم. اگه حرف زدن نبود، ما مثل حیوونا نمی تونستیم دیگران رو از خواسته هامون آگاه کنیم.

درس 15: حس حیا و خجالت

بچه ها یه صورت بکشید که داره خجالت میکشه. چطوری میشه خجالت رو توی نقاشی نشون داد؟ « بذار خودشون فکر کنن و به نتیجه برسن. اگه نرسیدن بگو مثلا روی پیشونیش عرق هست »

خب حالا بچه ها یه سوال: به نظر شما این خجالت کشیدن، حس بدیه یا خوبیه؟ آخه چرا خدا همچین حس آزاردهنده ای رو به ما داده؟

« اجازه بده بچه ها فکر کنن و جواب بدن و گفتگو کنن. وقتی گفتگو و تفکرشون تموم شد، این حدیث رو براشون بخون و بگو کنار نقاشیشون بنویسن.»

امام صادق(ع) فرمودن که : اگه حیا و خجالت نبود، هیچکس توی خونه ش مهمون دعوت نمی کرد. هیچکس به قولش عمل نمیکرد. هیچکس نیاز مردم رو برطرف نمی کرد. هیچکس کارای خوب انجام نمیداد و از کارای بد دوری نمی کرد. بعضی از آدما به خاطر خجالت از مردم، به پدر و مادرشون خوبی می کنن و امانت های همدیگه رو به هم پس میدن. خدا حس خجالت رو به ما داد چون این حس می تونه ما رو تبدیل به یک انسان درستکار بکنه.

درس 14 : نعمت فراموشی

بچه ها یه آدمی رو بکشید که یه چیزی رو یادش رفته. چطوری میشه فراموش کردن رو توی نقاشی نشون داد؟ « بذار خودشون فکر کنن و به نتیجه برسن. اگه نرسیدن بهشون بگو یه آدم بکشن که دستاشو به حالتِ ( نمیدونم کجاست ) باز کرده. بالای سرشم یه ابرِ سخن بکشن و توش بنویسن (یادم نمیاد) »

بچه ها من به خدا اعتراض دارم: چرا خدا کاری کرده با گذشت زمان، ما خیلی چیزارو یادمون بره؟ اه اه اه. چیه این فراموش کردن. انقدر به خاطرش داریم اذیت میشیم. شمام با من موافقین؟ این فراموشی خیلی چیز بدیه.

« اجازه بده بچه ها فکر کنن و جواب بدن و گفتگو کنن. وقتی گفتگو و تفکرشون تموم شد، این حدیث رو براشون بخون و بگو کنار نقاشیشون بنویسن.»

امام صادق(ع) فرمودن که : فراموشی از یادآوری بهتره. اگه فراموشی نبود، هیچکس به خاطر بلاهایی که سرش میومد، غم و اندوهش برطرف نمیشد. و حتی هیچ وقت حسرت و حسادت و کینه و ناامیدی، از دل آدما پاک نمیشد.

درس 13 : خوابیدن

بچه ها یه آدم بکشید که توی رختخواب یا تخت خوابش خوابیده.

بچه ها من به خدا اعتراض دارم: چرا خدا کاری کرده ما بعضی وقتا خوابمون بگیره؟ مثلا الآن باید یه کاری رو زود انجام بدیم و تموم شه، ولی وسطاش یهو خوابمون میگیره و کارمون عقب میفته. یا می خوایم شبا تا صبح بیدار بمونیم و کتاب بخونیم، یا درس بخونیم، ولی یهو وسطاش خوابمون میگیره. چرا خدا انقدر ما رو اذیت می کنه و نمیذاره به کار و درسمون برسیم؟ چرا خواب رو برای ما قرار داده؟ ما همه کارامون داره عقب میفته.

« اجازه بده بچه ها فکر کنن و جواب بدن و گفتگو کنن. وقتی گفتگو و تفکرشون تموم شد، این حدیث رو براشون بخون و بگو کنار نقاشیشون بنویسن.»

امام صادق (ع) فرمودن که : بدن ما برای اینکه همیشه قوت داشته باشه، به استراحت نیاز داره. به خاطر همینم خدا حس خواب آلودگی رو به ما داد تا مجبور بشیم بخوابیم و بدنمون استراحت کنه و قوت بگیره. اگه خدا این حس رو بهمون نمیداد، ما به خاطر زیاد بودن کارامون یا داشتن حرص برای تموم کردن یه کار، اصلا نمی خوابیدیم و بدنمون ضعیف میشد و قوت و نیرومونو از دست میدادیم.

درس 12 : گرسنگی

بچه ها من ازتون می خوام یه آدم گرسنه بکشید. گرسنگی رو چه جوری توی نقاشی میشه نشون داد؟ « بذار خودشون فکر کنن و به نتیجه برسن. ولی اگه واقعا به نتیجه نرسیدن بگو مثلا یه آدم ناراحت بکشید که جلوش یه سفره ی بدون غذا پهنه. به جای غذا، چند تا تیکه نون فقط روی سفره هست »

بچه ها شما شده تاحالا خییییلی گرسنتون بشه؟ حس خوبیه گرسنگی یا حس بدیه؟ شما از گرسنگی لذت می برید یا اذیت میشید؟ چرا خدا به ما یه حسی داده که انقدر به خاطرش داریم اذیت میشیم؟ چرا خدا به ما ظلم کرده با دادن این حس آزار دهنده؟

« اجازه بده بچه ها فکر کنن و جواب بدن و گفتگو کنن. وقتی گفتگو و تفکرشون تموم شد، این حدیث رو براشون بخون و بگو کنار نقاشیشون بنویسن.»

امام صادق(ع) فرمودن که : اگه خدا به ما حس گرسنگی نمیداد تا مجبور بشیم بریم سمت غذا و غذا بخوریم، ما بیشتر وقتا برای غذا خوردن تنبلی می کردیم و این موضوع باعث میشد که آروم آروم بدنمون ضعیف بشه و بمیریم.

درس 11 : آب دهان

بچه ها یه آدم شکمو بکشید که داره غذا می خوره و آب دهنشم از کنار دهنش یه ذره ریخته بیرون. «صبر کن تا بکشن»

بچه ها اگه شما واقعا ببینین که یه نفر آب دهنش از دهنش ریخته بیرون، خوشتون میاد و نگاش می کنین یا بدتون میاد و چندشتون میشه و از اونجا میرین؟ « وایسا تا جواب بدن » خب به نظرتون حالا خدا چرا همچین چیز چندشی رو توی دهن ما گذاشته؟ چرا دهن ما همش داره آب تولید می کنه؟

« اجازه بده بچه ها فکر کنن و جواب بدن و گفتگو کنن. وقتی گفتگو و تفکرشون تموم شد، این حدیث رو براشون بخون و بگو کنار نقاشیشون بنویسن.»

امام صادق(ع) فرمودن که : خدا کاری کرده که توی دهن ما همیشه آب جاری باشه تا دهن و گلومون مرطوب بمونه. اگه آب دهن نبود، دهن و گلو خشک و خراب میشدن و قورت دادن غذا هم سخت میشد. آب دهن، مثل یه ماشینه که غذا رو سوار خودش می کنه و میرسونه به معده.

درس 10 : جایگاه رشد مو

بچه ها چهار تا آدم کچل بکشید. حالا موهای یکی رو روی سرش بذارید. موهای یکی رو توی چشماش بذارید. موهای یکی رو توی کف دستش. موهای یکی رو هم توی دهنش.

حالا بگین ببینم: خدا اشتباه نکرده موهامونو روی سرمون گذاشته؟ اگه روی دستامون یا توی دهنمون و چشممون می ذاشت بهتر نبود؟

« اجازه بده بچه ها فکر کنن و جواب بدن و گفتگو کنن. وقتی گفتگو و تفکرشون تموم شد، این حدیث رو براشون بخون و بگو کنار نقاشیشون بنویسن.»

امام صادق (ع) فرمودن که : اگه خدا مو رو داخل چشم میذاشت، کور میشدیم. اگه داخل دهان میذاشت، خوردن و نوشیدن برامون سخت میشد. اگه توی کف دستمون میذاشت، نمی تونستیم چیزی رو لمس کنیم.  خدا مو رو فقط روی سرمون گذاشت چون جای درستش همونجا بود. کف دست و چشم و دهان، جای درستی برای رشد کردن مو نیست. خدا هر چیزی رو جای درستش قرار میده.

درس9 : موها

قبلش بگو با خودشون ناخنگیر بیارن. قیچی لازم نیست. ممکنه شیطنت کنن و بیش از حد به موهاشون آسیب بزنن.

بچه ها همتون دستتونو گاز بگیرین. عه چرا اینجوری می کنین؟ چرا داد میزنین؟ درد داره؟ حالا موهاتونو گاز بگیرین. درد داره یا نداره؟ موهاتونو بذارین روی دستتونو کتکش بزنین. دردتون میاد؟ حالا اونایی که ناخناشون بلنده، ناخناتونو با ناخن گیر کوتاه کنین. درد داره؟

خب حالا ناخن گیرارو بذارین داخل کیفاتون و مدادهاتونو بردارین و یه آدم بکشین که داره با قیچی موهاشو کوتاه میکنه. یه آدمم بکشین که داره ناخنای خودشو میگیره. « صبر کن تا بکشن »

بچه ها یه سوال : من فکر می کنم خدا قصدش اذیت کردن ماست. چون ما رو توی سختی انداخته و کاری کرده که هی موها و ناخنامون رشد کنه و ما هم مجبور بشیم کوتاهشون کنیم. تا کوتاه می کنیم و میگیم آخیش، دوباره هفته ی بعد یا ماه بعد رشد می کنه و شلخته میشیم. شمام با من موافقین؟ خیلی خدا اذیتمون کرده. می تونست کاری کنه که موها و ناخنامون همیشه مرتب و ساده و کوتاه بمونن. آخه چرا هی انقدر رشد می کنن؟

« اجازه بده بچه ها فکر کنن و جواب بدن و گفتگو کنن. وقتی گفتگو و تفکرشون تموم شد، این حدیث رو براشون بخون و بگو کنار نقاشیشون بنویسن.»

امام صادق(ع) فرمودن که : چون ناخن ها و موها، زود به زود رشد می کنن و نیاز به کوتاه شدن دارن، خدا کاری کرده تا اونا بی حس باشن. اگه اونا حس داشتن و کوتاه کردنشون درد داشت، آدما یا همش درد می کشیدن و یا اصلا کوتاهشون نمی کردن و زندگی براشون سخت میشد. آدما نمی دونن که بعضی از بیماری ها از راه موها یا ناخن ها از بدنشون خارج میشه. واسه همینم خدا گفته زود به زود ناخنا و موهاتونو کوتاه کنین تا اونام زود به زود رشد کنن و شما مبتلا به بعضی از بیماری ها نشین. اگه دیر به دیر کوتاهشون کنین، بیماری ها توی بدنتون می مونن.